رئیسجمهور آمریکا مقررات اقتصادی و پیشنهادی جدیدی مطرح کرده که منجر به بهت همپیمانانش شد
کاهش قیمت نفت و افزایش تعرفه چگونه منجر به زیان همه کشورها از جمله هم پیمانان و شرکای اقتصادی آمریکا از جمله چین و اروپا صنعتی میشود؟
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دونالد ترامپ در حاشیه اجلاس داووس خواستار کاهش قیمت نفت توسط اوپک شده و بهانه آن را پایان دادن به جنگ اوکراین خوانده است. این درخواست ترامپ با پیشبینیهای قبلی متفاوت است، این تغییر رویکرد میتواند تأثیرات گستردهای بر بازار نفت و اقتصاد جهانی داشته باشد. آیا این نشاندهنده تغییر در رویکرد او نسبت به مسائل بینالمللی است؟
ترامپ نشان داد که با او هیچ چیزی قطعی نیست و هر روز ممکن است با یک اتفاق جدید شرایط تغییر کند که این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد، هرچند با بازگشت مجدد ترامپ به کاخ سفید، نخستین اقدام او تمرکز بر تغییر تعرفهها روی واردات مواد اولیه استراتژیک بود که در صنایع دفاعی، تجهیزات پزشکی و انرژی اثرگذار هستند. فرض کنید زنجیره تأمین جهانی مانند یک شبکه پیچیده است که هر بخش آن به بخش دیگر وابسته است، حالا ترامپ با تعرفههای بالا میتواند این شبکه را دچار گرههای بزرگ کند که نتیجه آن افزایش هزینههای تولید است اما در مقابل به دنبال کاهش قیمت نفت و تعدیلبخشی از این هزینههاست.
هدف ترامپ چیست؟ او قصد دارد هزینه تولید را کاهش دهد تا شرکتهای تامینکننده مواد اولیه حداقل سود را ببرند و مصرفکنندهها جنس را ارزانتر از قبل بخرند اما در مقابل با افزایش تعرفه میخواهد همچنین درآمد آمریکا نیز بالا برود. این استعمار جدید ترامپ علیه کشورهای غیرصنعتی است که به نوعی مواد اولیه معدنی و نفتی تولید میکنند و کالای خود را به کشورهای صنعتی میدهند. در مقابل ترامپ برای واردات این کالاها به آمریکا تعرفه بالایی از این کالاها میگیرد که این به معنای افزایش درآمد آمریکا از واردات این کالاها به نسبت بیشتر از تولیدکنندگان و تامینکنندگان مواد اولیه است.
این رویکرد منجر میشود رشد اقتصادی سایر کشورها کاهش یابد و در نهایت میتواند اقتصاد چین را که جزو بزرگترین کشورهای صادرکننده کالا به آمریکاست متاثر کند و تقاضای مواد معدنی و حتی نفت چین را کاهش میدهد.
درواقع رفیق قدیمی ترامپ، دلار قوی است. این سیاستهای ترامپ در راستای تقویت دلار است. حال اگر دلار دوباره قدرت بگیرد، قیمت کامودیتیها برای خریداران غیرآمریکایی گرانتر میشود. حالا تصور کنید یک خریدار بزرگ مانند چین مجبور باشد پول بیشتری برای مواد اولیه بپردازد؛ تقاضا کاهش مییابد و قیمت جهانی کاهش مییابد، بنابراین دشمن قدیمی آمریکا، چین و دشمن جدید آن بریکس است.
از طرف دیگر تصمیم ترامپ میتواند بازی جدیدی را در بازار جهانی راه بیندازد، زیرا با افزایش تعرفهها، قیمت نهایی محصولات نیز بشدت افزایش مییابد. این موضوع برای مهاجرانی که در آمریکا حمایت چندانی ندارند هزینهها را بالا میبرد و در نهایت بسیاری از آنها مجبور به ترک این کشور میشوند. این یکی از سیاستهای وعده داده شده ترامپ است که تاکید زیادی بر اجرای آن دارد اما میخواهد بدون اینکه قانون جدیدی وضع کند باعث خروج آنها از آمریکا شود.
بازی نفتی ترامپ با کشورهای عضو اوپک نیز اینگونه است که کاهش قیمت نفت باعث میشود هرچند صادرات نفت آمریکا کاهش پیدا کند ولی در مقابل فشار بر تولیدکنندگان نفت افزایش یابد. هدف اصلی ترامپ احتمالا افزایش فشار بر روسیه و ایران است. با کاهش قیمت نفت، درآمدهای نفتی این کشورها کاهش مییابد و این مساله میتواند آنها را مجبور به مذاکره کند. ترامپ به این نتیجه رسیده که با کاهش قیمت نفت، میتواند فشار بیشتری بر ایران و روسیه وارد کند. با کاهش درآمدهای نفتی، این کشورها ممکن است مجبور شوند برای کاهش تنشها و بهبود شرایط اقتصادی خود، به میز مذاکره بازگردند.
* واکنش به بازی نفتی ترامپ
اینکه سیاست ترامپ به نفع اروپا شود یا منجر به پایان جنگ اوکراین شود سادهلوحانه به نظر میرسد. کشورهای عضو اوپک بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته هستند و کاهش قیمت نفت میتواند تأثیرات منفی بر بودجه و اقتصاد آنها داشته باشد، بنابراین احتمالا کشورهای عضو اوپک با کاهش قیمت نفت موافقت نخواهند کرد. این مساله میتواند سناریو ترامپ و سیاستهای او را پیچیدهتر کند.
به همین دلیل احتمالا ترامپ ۲ رویکرد را دنبال خواهد کرد؛ افزایش تحریمها و افزایش سرمایهگذاری برای تولید نفت داخلی. همانطور که از بنسلمان، ولیعهد عربستان خواسته تا سرمایهگذاری در آمریکا را برای ۴ سال آینده افزایش دهد. این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی اروپا به واردات نفت خاورمیانه و افزایش تولید داخلی آمریکا منجر شود که در نهایت میتواند به کنترل بیشتر قیمت نفت در بازارهای جهانی توسط آمریکا کمک کند. این استراتژی میتواند تأثیرات گستردهای بر بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف داشته باشد. محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی در یک تماس تلفنی با دونالد ترامپ وعده داده که حدود ۶۰۰ میلیارد دلار تا ۴ سال آینده در آمریکا سرمایهگذاری میکند. حالا باید دید محمد بنسلمان چگونه عمل خواهد کرد.
البته این احتمال وجود دارد که با یک اتفاق جدید شرایط تغییر کند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد و هم فرصتهایی که میتواند باعث تغییرات جدی در بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف شود. تنها چیزی که مسلم است این است که باید سیاستها را دنبال و از فرصتهای به وجود آمده در بازار کشورهای منطقه برای تقویت صادرات استفاده کرد.
۳ کشور ایران، روسیه و چین که همواره ترامپ از آنها به عنوان مشکل یا دشمنان آمریکا نام میبرد، باید راهبرد بریکس و حذف دلار از اقتصاد جهانی را دنبال کنند. تنها از این طریق است که آنها میتوانند فشار آمریکا بر اقتصاد خود را کاهش دهند. وقتی ترامپ تهدید کرد که در مقابل بریکس برای کالاهای چینی تعرفه بالاتر را وضع میکند، نشان داد که چقدر از هماهنگی کشورها نگران است. حتی خبرهایی از اروپا به گوش میرسد که قصد دارند از کانادا برای عضویت در اتحادیه اروپایی دعوت کنند. این موضوع نیز نشان میدهد ترامپ تقریبا هیچ متحدی به جز رژیم صهیونیستی را نمیشناسد، همانطور که تمام کمکهای خارجی را به جز برای این رژیم و مصر قطع کرده است.
رویکرد ترامپ باعث شده بار دیگر قیمت طلا و رمزارزها بالا برود. در شرایط بحران، سرمایهگذاران به طلا به عنوان یک پناهگاه امن برای سرمایههایشان نگاه میکنند به همین دلیل به موازات رمزارزها، طلا نیز گران میشود.
از طرف دیگر، بازار نفت ممکن است اوضاع سختی داشته باشد. کاهش تقاضای چین و عرضه زیاد میتواند قیمت آن را تحت فشار قرار دهد اما گاز سناریو دیگری دارد. با افزایش تقاضای LNG و مسائل ژئوپلیتیکی، احتمال رشد قیمت گاز بیشتر است. به همین دلیل روسیه چندان نمیتواند از رویکرد جدید آمریکا آسیب ببیند، چرا که هماکنون صادرات گاز این کشور به برخی کشورهای اروپایی از سر گرفته شده است.
در کنار این مسائل ترامپ احتمالا تمرکزش را روی مواد استراتژیک مانند باتریهای معدنی کمیاب و مواد لازم برای صنایع دفاعی و تجهیزات پزشکی خواهد گذاشت. این سیاستها میتواند عرضه و تقاضای این مواد را تحت تأثیر قرار دهد و قیمتشان را بشدت تغییر دهد.
بازار کامودیتیها بشدت حساس و ناپایدار است. سیاستهای ترامپ، تأثیرات گستردهای بر این بازار خواهد داشت. اقتصاد غیرنفتی ایران نیز بیشتر بر کامودیتیها یعنی مواد معدنی، فولاد و پتروشیمی وابسته است به همین دلیل از سیاستهای ترامپ بشدت تاثیر میگیرد.
* بازخوانی واکنش بازارهای مالی
طلا ابتدای دوره قبل ترامپ بهخاطر نگرانیهای سیاسی رشد کرد اما با تقویت دلار افت داشت. در همین دوره، نفت بهدلیل افزایش تولید آمریکا افت کرد. با افزایش تنشها، طلا دوباره رشد کرد ولی نرخ بهره بالا رفت و نفت نوسان قیمت داشت. کرونا باعث رشد قیمت طلا بهعنوان دارایی امن شد ولی نفت به دلیل کاهش تقاضا سقوط کرد.
به نظر میرسد ۴ سال آینده، دوران پر از نوسان و استرس برای اقتصاد جهانی باشد. شاید باید آماده شویم برای یک رکورد تورمی جدید در بحرانهای اقتصادی!
سیاستهای ترامپ یکی از محرکهای اصلی در اقتصاد جهانی خواهد بود و قطعا اثرات زیادی در بازار ایران نیز به همراه خواهد داشت. همانطور که بازارهای خارجی تحت فشار ترامپ قرار دارند، در بازارهای داخل ایران نیز ناشی از ورود نقدینگی و انتظارات تورمی، کالاها گران میشوند.
با آمدن ترامپ، شاید شرایط دوباره پیچیده شده است. یکی از سناریوها این است که با ادامه فشارها و تحریمها، بازارها همچنان درگیر بیثباتی و نوسانات شدید میشوند.
در کنار این سناریوها، باید به یکسری تغییرات در اقتصاد داخلی ایران هم اشاره کرد که اثر مستقیمی روی بازار و قیمتها دارند. مثلا افزایش قیمت دلار در بازار رسمی و معرفی بازار توافقی با قیمت دلار بالاتر اثر مستقیمی بر گرانیها دارد.
ارسال دیدگاه