به راستی چه به روز زنان و دختران ما آمده است که حیا و عفتشان را به عنوان کالایی بی ارزش در معرض دید ناپاکان قرار می دهند؟ و چه بر سر غیرت مردان ما آمده که در روزگاری نه چندان دور ، زبانزد عام و خاص بود![
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا پایگاه تحلیلی - خبری شیــرازه شهرستان سپیدان یکی از شهرستان هایی است که با توجه به آب و هوای عالی و بی نظیر آن، در تمام فصول سال میزبان میهمانان داخل و خارج از کشور است. میهمانانی که در فصل زمستان از برف و در فصل تابستان از چشمه های جوشان و آب و هوای خنک سپیدان بهره مند می شوند.
, شبکه اطلاع رسانی دانا, شیــرازه, شیــرازه,سالهای قبل، با تاسیس دانشگاه در سپیدان، و ورود دانشجویان دختر و پسر با تیپ و قیافه های ناهنجار و ناپسند با خیزش آرام دختران و پسران شهرستان به سمت و سوی تقلید از فرهنگ جدید دانشجویان را شاهد بودیم که در پی آن چادرهای زیادی از سر پایین آمد و در چمدان ها ماند و پسران زیادی با الگو پذیری از دانشجویان، پا جای پای آنان نهادند و دگرگون شدند.
دانشگاهی که تلاش مسولین فرهنگی شهرستان برای اسلامی نمودن آن، در مقابل سد مدیران و دانشجویان آن بی اثر بود و آزاد ماند.
مارگون در این باره نوشت: امروز زنان و دخترانی که برای استفاده از آب و هوا و طبیعت سپیدان به این شهرستان سفر می کنند، در کنار دانشجویان دانشگاه های شهرستان، با لباسهایی به سطح خیابان میآیند که انگار تشخیص لباس خانه و بیرون از خانه برایشان سخت شده و گویی حفظ حریم خانه و بیرون از خانه در نسل جدید گم شده است.
اگر تابستان سال گذشته از بدحجابی در جامعه اسلامی می گفتیم نهایت آن شالهای باریک روی سر، مانتوهای تنگ و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ بود، چند سال قبل از آن، شلوارها و مانتوهای کوتاه با روسریهای کوچک و قبل تر از آن مصداق بدحجابی تنها بیرون گذاشتن موی سر به شمار میرفت.
هر سالی که به جلو می رویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که دیگر وزن دکمه ها بر روی مانتوهای امروزی سنگینی می کند و دکمه با مانتوهای امروزی خداحافظی کرده است، مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتــو» دیده نمیشود.
شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است. شال و روسری هم، تنها تکه پارچه ای شدهاند که وسط سر را می پوشانند و موها و گردن را جذابتر از بیحجابی به نمایش می گذارند.
شاید بعضی وقتا با دیدن این نوع پوشش ها و صحنه ها یادمان می رود که در خیابان های شهر اردکان (شهر مساجد و زنان عفیفه) در حال قدم زدن هستیم.
به راستی چه به روز زنان و دختران ما آمده است که حیا و عفتشان را به عنوان کالایی بی ارزش در معرض دید ناپاکان قرار می دهند؟ و چه بر سر غیرت مردان ما آمده که در روزگاری نه چندان دور، زبانزد عام و خاص بود!
اما شاید رنگ باختن غیرت مردان هم مد شده، گویی در شهرستانی که افتخار تقدیم 20 سردار و 400 شهید گلگون کفن به نظام و انقلاب و اسلام را در کارنامه خود دارد و در شهر غیورمردانی با فرهنگ و تمدن چند هزارساله با مردمی با اصالت و متدین، غیرت هم در حال آب رفتن است.
چرا مسولین فرهنگی شهرستان، جمع آوری ساپورت هایی که حتی بر تن مانکن های مقابل ویرین های مغازه های شهر نیز رفته را جزء گزینه های روی میز فرهنگ مهاجم غرب نمی دانند و واکنشی نشان نمی دهند؟
سالهای قبل، با تاسیس دانشگاه در سپیدان، و ورود دانشجویان دختر و پسر با تیپ و قیافه های ناهنجار و ناپسند با خیزش آرام دختران و پسران شهرستان به سمت و سوی تقلید از فرهنگ جدید دانشجویان را شاهد بودیم که در پی آن چادرهای زیادی از سر پایین آمد و در چمدان ها ماند و پسران زیادی با الگو پذیری از دانشجویان، پا جای پای آنان نهادند و دگرگون شدند.
, ،,دانشگاهی که تلاش مسولین فرهنگی شهرستان برای اسلامی نمودن آن، در مقابل سد مدیران و دانشجویان آن بی اثر بود و آزاد ماند.
,مارگون در این باره نوشت: امروز زنان و دخترانی که برای استفاده از آب و هوا و طبیعت سپیدان به این شهرستان سفر می کنند، در کنار دانشجویان دانشگاه های شهرستان، با لباسهایی به سطح خیابان میآیند که انگار تشخیص لباس خانه و بیرون از خانه برایشان سخت شده و گویی حفظ حریم خانه و بیرون از خانه در نسل جدید گم شده است.
, مارگون,اگر تابستان سال گذشته از بدحجابی در جامعه اسلامی می گفتیم نهایت آن شالهای باریک روی سر، مانتوهای تنگ و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ بود، چند سال قبل از آن، شلوارها و مانتوهای کوتاه با روسریهای کوچک و قبل تر از آن مصداق بدحجابی تنها بیرون گذاشتن موی سر به شمار میرفت.
, ,هر سالی که به جلو می رویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که دیگر وزن دکمه ها بر روی مانتوهای امروزی سنگینی می کند و دکمه با مانتوهای امروزی خداحافظی کرده است، مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتــو» دیده نمیشود.
, ـ,شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است. شال و روسری هم، تنها تکه پارچه ای شدهاند که وسط سر را می پوشانند و موها و گردن را جذابتر از بیحجابی به نمایش می گذارند.
,شاید بعضی وقتا با دیدن این نوع پوشش ها و صحنه ها یادمان می رود که در خیابان های شهر اردکان (شهر مساجد و زنان عفیفه) در حال قدم زدن هستیم.
,به راستی چه به روز زنان و دختران ما آمده است که حیا و عفتشان را به عنوان کالایی بی ارزش در معرض دید ناپاکان قرار می دهند؟ و چه بر سر غیرت مردان ما آمده که در روزگاری نه چندان دور، زبانزد عام و خاص بود!
,اما شاید رنگ باختن غیرت مردان هم مد شده، گویی در شهرستانی که افتخار تقدیم 20 سردار و 400 شهید گلگون کفن به نظام و انقلاب و اسلام را در کارنامه خود دارد و در شهر غیورمردانی با فرهنگ و تمدن چند هزارساله با مردمی با اصالت و متدین، غیرت هم در حال آب رفتن است.
,چرا مسولین فرهنگی شهرستان، جمع آوری ساپورت هایی که حتی بر تن مانکن های مقابل ویرین های مغازه های شهر نیز رفته را جزء گزینه های روی میز فرهنگ مهاجم غرب نمی دانند و واکنشی نشان نمی دهند؟
, ء ,, ,
, ,
, ,
, ,
, ,
, ,
, ,
ارسال دیدگاه