نامآوران:
شهید سید خلیل موسوی/هدف از رفتن به جبهه را دفاع از ناموس و وطن می دانست
شهید سید خلیل موسوی؛ در سال 1346 در شهرستان شیروان متولد شد در سال 66 به درجه رفیع شهادت نایل و در بهشت حمزه رضا(ع) در آغوش خاک آرام گرفت.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری تحلیلی شیروان، با توجه به برگزاری کنگره عظیم ۳۰۰۰ شهید استان خراسان شمالی در سال ۹۵ تلاش خواهد شد تا ازاینپس وصیتنامه، زندگینامه، تصاویر و آثار شهدا و رزمندگان دفاع مقدس تحت همین عنوان بر روی این پایگاه خبری منتشر شود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پایگاه خبری تحلیلی شیروان,زندگینامه شهید گرانقدر: او در سال 1346 در شهرستان شیروان به دنیا آمد و چهارمین فرزند خانواده بود.
,شهید موسوی، دوران تحصیلات ابتدایی را تا کلاس پنجم در دبستان(سوم اسفند) شهید حسن رفیق با نمرات متوسط به پایان رساند، به خواندن کتابهای قدیمی و مذهبی، ورزش، کوهنوردی علاقه داشت.
,او فردی خوش برخورد، فعال، علاقه مند به کتب مذهبی و اهل عبادت بود و نماز را اول وقت به جا می آورد.
,این شهید به خاطر وضعیت نامناسب مالی خانواده، مجبور به ترک تحصیل گردید و خودش را آماده نمود تا به پدر و برادر بزرگش در کار بنایی کمک کند.
,سید خلیل با پیروزی انقلاب در مساجد و پایگاه ها بسیج به فعالیت پرداخت و با شروع جنگ تحمیلی، در سال 1365 به خدمت مقدس سربازی رفت و بعد از گذراندن دوره آموزش نظامی در شهرستان تربت حیدریه روانه جبهه گردید.
,وی مدت چند ماه در جبهه های مختلف پیکار کرد این در حالی بود که او شرکت درجنگ را امری واجب می دانست و هدف از رفتن به جبهه را دفاع از ناموس و وطن معرفی می کرد.
,سرانجام سید خلیل در منطقه بافه کردستان درتاریخ 26/2/1366 بر اثر اصابت خمپاره به شهادت رسید و پیکرش برفراز دستان مردم همیشه در صحنه شیروان به بهشت حمزه ی زیارت منتقل و به خاک سپرده شد. (1)
,خصوصیات اخلاقی واعتقادی شهید از زبان خواهر شهید: سید خلیل فردی مهربان مردم دار، به پدر و مادر احترام خاصی قائل بود و در طی نامه های متعدد که از جبهه می نوشت، خواهرانش را توصیه به حجاب و شرکت در نماز جمعه و برادرش را توصیه به رضایت و اطاعت از پدر و مادر می نمود.
,ایشان در نامه ها توصیه می کرد: « امام را تنها نگذارید، نماز را اول وقت به جا آورید.» او همیشه در ماه محرم به مسجد می رفت و در آنجا به نوحه خوانی و سینه زنی می پرداخت. (2)
,1- صفحه 9 از خاطرات برادر شهید سید صمد موسوی.
,2- صفحه 32 و 35 از خاطرات خواهر شهید سکینه بگم موسوی.
,انتهای پیام/م
]
ارسال دیدگاه